منبع:قدس آنلاین
فریم :
علت ممانعت از دفن بدن مطهر امام حسن (ع) در کنار پيامبر(ص)
فرد ديگري كه در جلوگيري از دفن امام در كنار مرقد پيامبر نقش داشت عايشه دختر ابي بكر و همسر پيامبر بود كه به تحريك مروان و همچنين به خاطر عداوتي كه از امام علي عليه السلام و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه ي پيامبر جلوگيري كرد. مروان به عنوان سردمدار اين فتنه ميگفت كه چرا عثمان بايد بيرون مدينه دفن شود و حسن ـ عليه السلام ـ در كنار پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ . در اين ميان نيز آل اميه و آل ابيسفيان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از اين كار جلوگيري كردند. عايشه نيز به فرزندان امام علي عليه السلام ـ مخصوصاً به امام حسن عليه السلام ـ بدبين بود و نسبت به او كينه داشت. ..........
فریم :
به گزارش فرهنگ نیوز ، یاهو می گوید حفره امنیتی موردنظر را بسته است، ولی پژوهشگران نظر دیگری دارند. به گزارش برترین ها تحقیقات نشان می دهند که این حمله توسط هکر ایرانی الاصل به نام "شاهین رمضانی" انجام شده است. او در یوتیوب ویدئویی آپلود کرده است که نشان می دهد چگونه می توان با اهرم کردن آسیب پذیری XSS بر مبنای DOM که در همه مرورگرهای عمده قابل بهره برداری است، اکانت یاهو را هک کرد.
سعيد جابر انصاري ، دبير ستاد حمايت و صيانت از آثار فرهنگي ، هنري در گفتگو با خبرنگار حوزه سينما باشگاه خبرنگاران گفت: در راستای پیگیری و نظارت بر استودیوهای زیر زمینی ضبط موسیقی، با همکاری توانمندانه پلیس اطلاعات و امنیت عمومی فاتب و مرکز بازرسی ستاد حمایت و صیانت از آثار فرهنگی، هنری یکی از استودیوهای غیرمجاز ضبط آثار غیرمجاز فرهنگی شناسایی و پلمپ و به مراجع ذی صلاح ارجاع داده شد.
وي در ادامه گفت: آنچه مسلم است این قبیل استودیوها اقدام به اخذ تست صدا و بعد تولید آثاری برای پخش در شبکه های معاند ماهواره ای از قبیل موسیقی، ترانه و غیره می نمایند. عزم وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئولین امر به خصوص قائم مقام محترم وزیر ، پور محمدی به منظور ساماندهی فضای فرهنگی کشور تامین امنیت لازم برای حضور سرمایه گذاران بخش فرهنگی ستودنی است.
وي اظهار داشت: استودیوهای مجاز کشور نیز می بایست در هنگام ضبط هر اثر به مجوز مربوطه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام کنند. بستر امنیت سرمایه گذاری با نظارت های مستمر تامین خواهد شد و انشاء ا... تولید آثار فاخر با حذف عوامل غیرمجاز بیش از پیش رونق پیدا خواهد کرد.
امروزه هر کالایی که به چشم میآید نمونه چینی آن را به سهولت می توان در بازار پیدا کرد، از جزئی ترین کالاهای مصرفی شرکت های معتبر تا خودروها و کالاهای لوکس و گرانقیمتی چون بنز، فرش و صنایع دستی ایران.
اما استعداد و مهارت چینی ها در کپی کردن تنها محدود به کالا نبوده و حتی برخی از شهرهای تاریخی ایران را کپی کردند تا اصالت فرشهای تولیدی خود را واقعی جلوه دهند.
این درحالی است که رونق صنعت گردشگری در دنیا ذهن فتوشاپی چینی ها را برآن داشته تا به فکر کپی کردن مناطق توریستی جهان و احداث آن در کشور خود باشند به طوریکه اخیرا با صرف هزینه ای بالغ بر 940 میلیون دلار دهکده توریستی هالستان اتریش را به مساحت یک میلیون مترمربع کپی کرده و با تمام جزئیات در استان گویانکدوگ احداث کرده اند.
براساس این گزارش و طبق اعلان مسئولان گردشگری چین، این کشور تا سال 2020 نمونه ایی از تمام مناطق معروف گردشگری جهان را در خاک خود احداث خواهند کرد.
به نظر می رسد چینی ها قصد دارند با ساخت نمونه ایی از آثار باستانی تمدن های مختلف جهان به همراه تجهیزات و امکانات پیشرفته، رتبه خود را در جذب توریسم بالا برده و به نخستین کشور گردشگری دنیا تبدیل شوند.
لازم به ذکر است که چینی ها برای جذب توریسم فقط به ساخت و کپی کردن شهر و تمدن کشورها در خشکی و دریا بسنده نکرده ودر حال تحقیق جهت راه اندازی مجموعه های گردشگری در فضا هستند بنابراین اگر روزی خبر از ساخت کره خاکی دیگری از نوع کره زمین در فضا توسط چینی ها منتشر شود چندان عجیب نخواهد بود
پایگاه اطلاع رسانی صاعقه
مسعود فراستی، کارشناس و منتقد سینمای ایران با اشاره به مشخص نبودن معیار هیأت انتخاب، به نحوه انتخاب فیلمها و حذف بخش جنبی جشنواره فجر انتقاد کرد.
«مسعود فراستی» کارشناس و منتقد سینما در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره نحوه انتخاب فیلمها گفت: به نظرم اولین قدم در انتخاب فیلمها مشکل وجود دارد ، من چند فیلم که در بخش مسابقه نیست را دیدم فیلمهای خوبی هستند و مطلقا بحث کیفیت را ندارند اما به مسابقه راه نیافتند. البته این می تواند سلیقه هیئت انتخاب باشد و نباید حتما با سلیقه من همخوانی داشته باشد اما مسئله اینجاست که متر و معیار هیئت انتخاب چه بوده، روشن نیست.
فیلمهای گرم واجتماعی در جشنواره حضور ندارد
وی در ادامه گفت: به نظرم میرسد یک موضع دفاعی به سمت خنثیسازی صورت گرفته است. هر فیلمی که گرم و اجتماعی باشد در جشنواره حضور نداشته باشد. این تفکر ، تفکر باج دادن به کسانی است که نه دغدغه سینما دارند و نه دغدغه فرهنگ و سینما را به شدت به سمت یک سینمای بیبو و بیخاصیت سوق میدهد که نه در شان مردم است، نه در شان نظام و نه شان جشنواره است . این خطر به شدت وجود دارد به خصوص که بخش جنبی جشنواره حذف شده و ما نمیتوانیم فیلمها را در آن بخش ببینیم.
حذف بخش جنبی تصمیم نادرستی است
وی در ادامه تاکید کرد: حذف بخش جنبی از جشنواره فیلم فجر تصمیم به شدت نادرستی است و مخاطب و سینما را تضعیف میکند، همچنین مخاطب جشنواره را کم میکند . ما فیلمهایی که در بخش مسابقه راه نیافتند مثل سالهای گذشته باید در بخش جنبی میدیدیم و نظر میدادیم ، بحث میکردیم که در نهایت منجر به شکوفایی جشنواره می شد که متاسفانه این بخش حذف شده و تنها 22 فیلم باقی مانده که معلوم نیست با چه معیاری انتخاب شده است.
فراستی در ادامه با ابراز امیدواری برای بازگشت بخش جنبی به جشنواره گفت: امیدوارم دوستان بخش جنبی را به جشنواره بازگردانند تا فیلمهایی که در بخش مسابقه راه نیافتند به هر دلیلی که به عقیده من خیلی موجه نیست را در آن بخش ببینیم.
او در ادامه به فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» اشاره کرد و گفت: بعضی از فیلمها که از بخش مسابقه حذف شده مانند فیلم آقای حجازی که من این فیلم را دیدم ، فیلم خوبی است این نوع حذف کردنها لطمه به جشنواره و به سینمای اجتماعی رو به جلویی که سینمای ما بسیار به آن احتیاج دارد، وارد میکند. نداشتن چنین سینمایی با عنوان این که ما هیچ چیز ضد «ارزشی» نخواهیم داشت ، از موضع ترس و موضع متاسفانه باج دادن به کسانی است که «ارزش»ها برایشان بازی و دستاویز است و علیه سینمای ایران است تا اینجای کار چیزهایی که میبینم، خوشایند نیست.
حذف کردنها عکسالعمل غلط به بعضی از جناحها است
وی در پاسخ به این سؤال که برای برون رفت از این وضعیت راهکاری ارایه دهید ،گفت: به عقیده من بخش جنبی باید اضافه شود و حداقل این است که بخشی باشد تا منتقدین در سینما میلاد فیلمهای حذف شده از بخش مسابقه _ که تعدادشان کم نیست و بیش از بخش مسابقه است _ را بتوانند ببینند و نظر بدهند تا بتوانند به شکوفایی سینمای کشور کمک کنند. اینجور حذف کردنها عکسالعمل غلطی است به بعضی از جناحهایی که سیاسی کاری میکنند و فرهنگی هم نیستند و متاسفانه ارزشها هم برایشان بازی شده است.
فریم :
صهیون به چه معناست و چرا این جنبش با عنوان صهیونیسم خوانده میشود؟ چه تفاوتی در میان طرفداران صهیوینسم وجود دارد؟ آیا تمام نحلههای صهیونیستی دارای ریشه مذهبی هستند؟ صهیونیسم سیاسی که بنیانگذار آن را تئودور هرتصل مینامند چیست و چه تأثیری در شکلگیری دولت غاصب اسرائیل داشته است؟
امروزه صهیونیسم لغتی آشنا در ادبیات سیاسی است. رژیم اشغالگر اسرائیل بر پایه ایدئولوژی صهیوینستی شکل گرفته است و نژادپرستی رایج در میان اسرائیلیها نیز ریشه در همین مکتب دارد. صهیونیسم به صورت کلی به معنای بازگشت یهودیان به سرزمین موعود است. اما صهیون به چه معناست و چرا این جنبش با عنوان مصهیونیسم خوانده میشود؟ چه تفاوتی در میان طرفداران صهیوینسم وجود دارد؟ آیا تمام نحلههای صهیونیستی دارای ریشه مذهبی هستند؟ صهیونیسم سیاسی که بنیانگذار آن را تئودور هرتصل مینامند چیست و چه تأثیری در شکلگیری دولت غاصب اسرائیل داشته است؟
دولت کنونی اشغالگر اسرائیل بر پایه ایده صهیونیسم شکل گرفت
نگاهی مختصر به صهیوینسم و شعب مختلف آن
صهيون، درزبان عبري، به معناي پُرآفتاب و نيزنام كوهي در جنوب غربي بيتالمقدس است. كوه صهيون، زادگاه و آرامگاه داود پيامبر عليه السلام و جايگاه سليمان عليه السلام بود. گاه اين واژه نزد يهوديان، به معناي شهر قدس، شهر برگزيده و شهر مقدس آسماني به كار ميرود؛ ولي در متون ديني يهود، صهيون، اشاره به آرمان و آرزوي ملت يهود براي بازگشت به سرزمين داود عليه السلام و سليمان عليه السلام و تجديد دولت يهود دارد. به ديگر سخن، صهيون براي يهود، سمبل رهايي از ظلم، تشكيل حكومت مستقل و فرمانروايي بر جهان است و ازاين رو، يهوديان خود را فرزندان صهيون مي دانند.
تپه صهیون؛ این لغت هماینک از جانب صهیونیستها به عنوان مترادفی برای اشاره به کل بیتالمقدس به کار میرود
درتعريف صهيونيسم بايد آنرا به دو دسته تقسيم کرد؛ يک صهيونيسم معنوي و ديگري صهيونيسم سياسي. صهيونيسم معنوي يا مذهبي بر پايه کتاب مقدس شکل يافته و انديشمنداني مانند احد هائان درسال 1897 صهيونيسم معنوي را تعريف کردند. بر پايه نظر و يافتههاي چنين انديشمنداني از کتاب تورات، يهوديان قومب رگزيده جهان هستند و در سراسر دنيا پراکندهاند. بر اين اساس نوع نگاه صهيونيسمهاي معنوي به موضوع فلسطين دارند اين است که فلسطين يک تاريخ براي يهوديان است و به عنوان يک تاريخ بايد مورد احترام قرار گيرد. لذا نوع نگاه طرفداران صهيونيسم معنوي يا مذهبي تاريخي و همراه با اعتقادات ديني است.
برخی یهودیها بنا بر عقاید مذهبی خود مخالف ایده صهیونیسم و اسکان یهودیان در سرزمینهای فلسطین هستند
اما دسته دوم پايهگذاران صهيونيسم سياسي هستند؛ پدر صهيونيسم سياسي تئودور هرتصل است. هرتصل در 1896 جزوهاي را به زبان آلماني تدوين ميکند که عنوان آن "دولت يهود" بود. هرتصل در اين جزوه تئوري را مطرح ميکند که نوعي صهيونيسم متفاوت با صهيونيسم معنوي يا مذهبي را ارائه ميدهد. در سنت معنوي صهيونيسم، فلسطين تنها يک تاريخ بود اما هرتصل به دنبال آن بود که يهوديان سراسر جهان را گردهم آورده و يکپارچه کند. او براين باور بود که مقدمه گردهم آوردن يهوديان از سراسر جهان تشکيل يک دولت است. لذا هرتصل صهيونيسم را از فاز معنوي و مذهبي آن وارد فاز سياسي کرد. او باور داشت که تنها راه مقابله با اقدامات يهودستيزي موجود در دنيا اين است که يهوديان يک موطن متعلق به خود را تملک کنند. لذا درجزوه خود پيشنهاد ميدهد که آرژانتين يا فلسطين به عنوان مرکز دولت يهود درنظر گرفته شود. در گزارش حاضر نگاهی داریم به زندگی و فعالیتهای تئودور هرتصل، بنیانگذار صهیونیسم سیاسی.
فعالیتهای هرتصل موجب گشت تا تشکیل دولت یهود تبدیل به هدف بخش اعظمی از صهیونیستها گردد
هرتصل؛ یک یهودی سکولار و بیدین!
دوران کودکی و جوانی
هرتصل در شهر پست (Pest) مجارستان و در یک خانواده یهودی متولد گشت. وی فرزند دوم جانت و جاکوب هرتصل بود. خانواده آنها به زبان آلمانی تکلم نموده و پایبند به اعتقادات مذهبی نبودند. وی در دوران مدرسه نتوانست در حوزه علوم به موفقیتی نائل آید و بعدها علاقه زیادی به شعر و علوم انسانی نشان داد. این علاقه باعث گردید که بعدها دارای یک شغل موفق ودر حوزه روزنامهنگاری گردد.
هرتصل نوجوان در کنار خانوادهاش
میراث سکولار خانوادگی
هرتصل در دوران کودکی و نوجوانیاش هیچ علاقهای به معنویات یهودی نداشت. این امر را میتوان ناشی از پرورش خانوادگی وی دانست زیرا والدین وی هیچ نوع دلبستگی به آداب و رسوم یهودی نداشتند. مادر وی بیشتر بر سنت انسانگرایانه فرهنگ آلمانی توجه داشت و پسر خود را نیز بر اساس آموزههای فرهنگ آلمانی پرورش میداد. وی به عنوان یک "پسر یهودی کاملا بیایمان، ضد سنت و سکولار" پرورش یاقت که دین را به کل رد مینمود و همیشه با یک "بدبینی تمسخرآمیز" راجب یهودیت سخن میگفت. وی با نگاهی تحقیرآمیز به دین نگاه کرده و آن را پدیدهای نامتمدن مینامید. به نوشته الون (Elon)، حتی پس از علاقهمندی هرتصل به "مسأله یهود" میتوان رگههایی از خودتحقیری یهودی را در نوشتههای وی مشاهده نمود.
هرتصل در قامت یک روزنامهنگار جوان
البته در برخی منابع بدین امر اشاره شده که مادر هرتصل یکی از حامیان وی در ترویج اندیشه صهیونیسم سیاسی بود اما باید بدین نکته توجه داشت که احتمالا شاخصه سکولار و غیردینی این اندیشه باعث گردیده بود که مادر هرتصل نیز به صف حامیان آن بپیوندد. هرتصل با دختری به نام جولیا ازدواج نمود که بنا بر برخی گزارشها یهودی نبود. در مورد اینکه همسر وی هیچ علاقهای به صهیونیسم نداشت در میان محققین اتفاق نظر وجود دارد. اما نکته جال اینجاست که در یهودیت فرزندان بر دین مادر خود هستند و بنابراین در صورت غیریهودی بودن جولیا (که به احتمال زیاد چنین است) فرزندان بانی صهیونیسم سیاسی و پدر اسرائیل یهودی نبودند.
هرتصل در کنار خانواده
نسلهرتصلدرنهایتبرافتاد. دختربزرگشپالیناختلالروانىپیداکردوازشوهرشطلاقگرفتوبهکارهرزگىروىآورد؛چنانکهمعتادبهموادمخدرنیزشدوسرانجامدربیمارستاندرگذشت.
پسربزرگاوهانسنیزمخالفتبابرخىتعالیمیهودرابهمنصهظهوررساند. اونیزبهافسردگىواختلالروانىدچارگردیدوبهمسیحیتروىآورد،ودرنهایت،خودکشىکرد. دخترکوچکشترادمعروفبهمارگارت همدایمبیماربود. نوهدخترىاشاستفانتئودورنیومنکهتامقامافسرىارتشانگلستانپیشرفتهبود،درواشنگتنخودراازبالاىپلبهرودخانهانداخت.
آیا ماجرای دریفوس باعث تحول فکری هرتصل گشت؟
گفته میشود در جریان محاکمه دریفوس (افسر یهودی ارتش فرانسه که متهم به جاسوسی برای آلمان شده بود) هرتصل با عقاید و افکار ضدیهودی مردم اروپا (احساسات ضدیهودی مردم اروپا دارای دلایل فرهنگی و اجتماعی بسیاری میباشند که در مجالی دیگر باید به آنها پرداخت) آشنا شده و چنان تحت تأثیر این قضایا قرار گرفت که مسیر زندگی خود را به طور کامل عوض نموده و روی به سویصهیونیسم و یافتن وطنی برای یهودیان برآمد تا در این وطن جدید دیگر کسی نتواند به آزار، اذیت و تعقیب یهودیان بپردازد.
تأثیرپذیری هرتصل از ماجرای محاکمه دریفوس افسانهای است که هرتصل بعدها ضرورتی برای رد آن ندید
با این حال صحت و سقم این ماجرا محل تردید دارد. برخی محققین به مانند کورنبرگ (Kornberg) بر این باورند که روایت مذکور افسانهای بیش نیست که هرتصل ضرورتی برای انکار آن ندید و اینکه حتی خود هرتصل نیز در زمان مذکور معتقد به گناهکار بودن دریفوس بود. تاریخنگاران بر این باورند که آنچه بیش از هر چیز بر تغییر عقاید هرتصل تأثیرگذار بود به قدرت رسیدن کارل لوگر (Karl Lueger) از حزب سوسیال مسیحی در وین (1895) بودکه که معروف به برخورداری از عقاید ضدیهودی بود. در همین زمان بود که هرتصل تصمیم گرفت برای تأمین امنیت یهودیان باید آنها دارای سرزمینی باشند که در آن اکثریت را داشته باشند.
دولت یهودی؛ نسخه هرتصل برای حل مسأله یهود
هرتصل در اوایل سال 1895 کتابی به نام "دولت یهودی" را منتشر نمود که در فوریه 1896 به چاپ رسیده و سر و صدای زیادی به راه انداخت. در این کتاب دلایلی چند در این باب ضرورت ترک اروپا توسط ملت یهود و اسکان آنها در آرژانتین و یا فلسطین [هرتصل در کتاب خود سرزمین فلسطین را با نام جعلی و غیرواقعی اسرائیل معرفی مینماید] مطرح شده بود. کتاب هرتصل به سرعت در جهان یهودیت پخش شده و توجهات بسیاری را معطوف به خود نمود. حامیان جنبش صهیونیستی به مانند "هووی صهیون" (Hovevei Zion) فورا از افکار وی استقبال نمودند. این در حالی است که یهودیت سنتی با وی مخالفت نمود زیرا این تفکر را تهدیدی برای تلاشهای آنها در جهت پذیرش در کشورهای محل سکونت یهودیان و نیز در تضاد با اراده خداوند میدانستند.
هرتصل در کتابی با نام "دولت یهود" دعوت به ایجاد کشوری یهودی میکند
سرزمین مورد نظر وی برای این کار فلسطین بود اگرچه پیشنهادهای دیگری چون آرژانتین و یا اوگاندا را نیز بررسی نمود.
هرتصل معتقد بود یهودیان بیگانگانی هستند که هیچگاه در کشورهای اروپایی مورد پذیرش قرار نخواهند گرفت و تنها راه چاره باقی مانده کوچاندن آنها است. وی معتقد بود، تنها با راهحل سیاسى، یهودیان مىتوانند تغییر شکل و سبک بدهند و شرایط بهترى در زندگى پیدا کنند؛ که آنهم تنها با تأسیس دولت مستقل یهودى و با رضایت قدرتهاى بزرگ جهان امکانپذیر خواهد بود. این دولت مىتواند در اسرائیل یا در آرژانتین با اراده و تصمیم قوم یهود شکل گیرد. هرتصل مىگوید: تحقق این طرح مستلزم تأسیس دو ساختار است: جامعه یهودیان که بتواند نمایندگى قوم یهود را در یک ساختار کاملاً قانونى رهبرى کند و شرکت یهودى که کار کنترل امور تجارى و بازار کار را بر عهده داشته باشد.
هرتصل تنها راه حل مسأله یهودیان اروپا را در کوچ آنها به آرژانتین یا سرزمین فسلطین و تشکیل دولت و کشوری یهودی در آنجا معرفی نمود
تبدیل صهیونیسم از ایده به عمل؛ آغاز فعالیتهای هرتصل به عنوان نماینده جنبش صهیونیسم
هرتصل صهیونیسم را از فکر و اندیشه صِرف، به جنبش و سازمان تبدیل کرد و قراردادهاى خاموش میان تمدن غرب و سازمان صهیونیسم به عنوان نماینده یهودیان اروپا برقرار ساخت. در این مرحله، هرتصل فعالیتهاى صهیونیستى خود را به شیوهاى سنتى آغاز کرد و به رهبران سنتى یهودیت (خاخامها و ثروتمندان) و نیز صاحب نفوذان سنتى که به او با نوعى نفرت و بىتفاوتى نگاه مىکردند روى آورد.
نقشه فلسطین و اراضی اشغالی از سال 1948 تا سال 2012
تنها صهیونیستهای حامی بازگشت به فلسطین بودند که به حمایت از ایده هرتصل حمایت کردند
همین امر موجب گشت که وی فلسطین را به عنوان سرزمین دولت یهود انتخاب نماید
در آغاز ایدههای وی توجه زیادی را جلب خود نکرد و اکثریت یهودیان پرنفوذ و ثروتمندی که وی بر حمایت آنها دل بسته بود چندان نظر مساعدی نسبت به وی نشان ندادند. همین امر باعث گشت که وی برخی اصلاحات را در اندیشههای خود انجام داده و کتاب "دولت یهود" را منتشر نماید تا شاید بتواند از این طریق حمایت افکار عمومی یهودیان را جلب نماید. متعاقب این امر، بخش عمده جنبش محبان صهیون و دانشجویان صهیونیستى در اتریش و کشورهاى دیگر از حامیان جدى هرتصل شدند و وى را رهبر خود معرفى کردند. اتفاقا به خاطر ارتباط زیاد با جنبش محبان صهیون، هرتصل به این جمعبندى رسید که تنها سرزمینى که مىتواند ایده خود را در آنجا اجرا کند، فلسطین است.
فعالیتهای سیاسی هرتصل برای پذیرفته شدن ایده دولت یهودی اسرائیل از جانب دولتهای بزرگ
هرتصل در 10 مارس 1896 با یک کشیش اوانجلیکی به نام ویلیام هشلر (William Hechler) دیدار نمود. دیداری که سهم بسزایی در مشروعیت بخشیدن به جنبش صهیونیسم سیاسی داشت. هرتصل بعدها در کتاب خاطرات خود چنین نوشت: "من باید رابطهای ممستقیم و آشکار با یک حاکم مسؤول یا غیر مسؤول، یعنی یک وزیر دولت یا شاهزاده، برقرار سازم. در این صورت یهودیان مرا باور کرده و از من تبعست خواهند نمود. مناسبترین فرد میتواند قیصر آلمان باشد." کشیش اوانجلیکی به وی کمک کرد تا ابتدا با فردریک اول، دوک بزرگ بادن و دایی قیصر ویلهلم دوم آلمان و سپس با خود قیصر دیدار نماید. این دیدارها باعث گشت تا جنبش صهیونیستی کهرتصل مشروعیت زیادی در میان یهودیان کسب نماید. وی بعدها نیز چند دیدار با قیصر داشت.
هرتصل از همان ابتدا فعالیتهای تبلیغاتی را در دستور کار خود قرار داد
وی دیداری با قیصر آلمان داشت تا بدین ترتیب چهرهای موجه و مشروع از جنبش صهیونیستی خود به یهودیان و سایر مردم جهان به نمایش گذارد
هرتصل بعدها به ترکیه نیز سفری داشته و توانست با سلطان عثمانی دیدار نماید اما در کسب نظر موافق وی برای برپایی دولت صهیونیستی در فلسطین موفق نبود
برگزاری کنگره صهیونیستی و تلاش برای کسب نظر موافق دولتهای بزرگ
هرتصل در سال 1897 نشریه "دایولت" را برای انتشار عقایدش در وین تأسیس نمود و سپس برنامهای برای برگزاری اولین کنگره صهیوینستی در بازل سوئیس تدوین کرد. وی به عنوان رئیس این کنگره انتخاب گردید (سمتی که تا زمان مرگ در سال 1904 در اختیار داشت). وی علاوه بر دیدار با ویلهلم دوم به کنفرانس صلح لاهه نیز دعوت شده و در آنجا با استقبال گرم دولتمردان اروپایی مواجه گشت.
اولین کنگره صهیونیسم که هرتصل بنیانگذار آن بود
هرتصل در سالهای 1902 و 1903 به کمیسیون سلطنتی بریتانیا در امور مهاجرت بیگانگان دعوت شد. وی در انجا با اعضای دولت انگلیس بالاخص چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات، آشنا شده و از وی خواست تا در اسکان یهودیان در صحرای سینا یاری رساند.
از مصر تا اوگاندا و مرگ
پس از شکست طرح صحرای سینا، در گفتوگوى هرتصل با گرینبرگ و چمبرلیندر ۲۰مى ۱۹۰۳، گرینبرگ طرح سکونت یهودیان در جزیره قبرس را برجسته کرد، در حالى که چمبرلین پیشنهاد سکونت در اوگاندا را داد، ولى هرتصل آن را نپذیرفت. لیکن شرایط اروپاى شرقى، هرتصل رامصمم کرد تا ضمن از سرگیرى مذاکرات با دولت بریتانیا، حتى طرح اوگاندا را مدنظر داشته باشد. تا با این کار هم با دولت بریتانیا روابط حسنه خود را حفظ نماید و هم با مطرح شدن گزینهای دیگر عثمانی را تحت فشار قرار دهد.
جوزف چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات بریتانیا همکاری نزدیکی با هرتصل برای یافتن سرزمینی به منظور تشکیل دولت یهودی داشت
با توجه به اینکه دولت بریتانیا نسبت به اجراى ایده صهیونیستى در اوگاندا نظر مساعد داد و اعلام کرد هیأتى براى شناسایى منطقه به آنجا برود، هرتصل طرح اوگاندا را به کنگره ششم صهیونیستى برد. در این کنگره هرتصل بیان کرد که طرح اوگاندا هدف اصلى صهیونیسم نیست، بلکه هدف اصلى احیاى سرزمین اسرائیل است. اما این پیشنهاد مخالفان سرسختی در میان سایر صهیونیستها داشت. جریان مخالفان تا آنجا پیش رفتند که طى یک نشست در نوامبر ۱۹۰۳ نمایندهاى را نزد هرتصل فرستادند و از او درخواست کردند تا طرح اوگاندا ملغا اعلام شود و فقط فلسطین مورد توجه قرار بگیرد. گرچه هرتصل در ملاقاتى با شوراى صهیونیست توانست تا حدودى از موج مخالفتها بکاهد، لیکن همچنان مخالفتها با فراز و فرود ادامه داشت تا اینکه هرتصل در سوم جولاى ۱۹۰۴ درگذشت.
ارزیابی نهایی
ایده صهیونیسم قبل از هرتصل نیز وجود داشت و با گذر زمان قدرتمندتر شد تا اینکه هرتصل توانست آن را تثبیت نموده و تشکیل یک دولت یهودی را تبدیل به هدف اصلی بخش اعظمی از یهودیان و نیز دولتهای بزرگ اروپا نماید. بعدها رواج افسانه هولوکاست باعث گردید تا صهیونیستها فریاد مظلومیت و دادخواهی سر داده و دولتهای اروپایی نیز که موقعیت را مناسب میدیدند طرح اسکان آنها را در فلسطین به مرحله اجراء گذاردند.
مرگ مشکوک هرتصل فرصت نداد تا وی شاهد عملی گشتن آرزوی شومش باشد
بدین ترتیب دولت مد نظر هرتصل در سال 1948 و در سرزمینهای اشغالی فلسطین به مانند غده ای سرطانی متولد گشت. البته مرگ مشکوک وی فرصت نداد تا وی شاهد تحقق آرزویش باشد. مرگی که شاید یکی از دلایل آن عدول نسبی وی از خواسته بزرگان صهیون یعنی اسکان حتمی یهودیان در فلسطین بود.
منابع و مآخذ:
6. http://www.geschichteinchronologie.ch/judentum-aktenlage/zionismus/zionisten/EncJud_Herzl01-weg-zum-zionismus-ENGL.html
7. http://www.matthias-fuchs.de/docs/Herzl.htm
8. http://en.wikipedia.org/wiki/Theodor_Herzl
10. http://www.vision.org/visionmedia/article.aspx?id=5834
11. http://www.nkusa.org/activities/statements/062504Vienna.cfm
یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ...مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ... مرده گفت :حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ... مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره...توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ... مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت...مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست ... و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت ...بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم ...نتیجه اخلاقی:سر هرکسی رو میشه کلاه گذاشت... الا سر مرگ....سر مرگ رو تابحال هیچ کس نتونسته کلاه بگذاره... بیاییم با زنده ها هم ...منصفانه رفتار کنیم تا به وقت رسیدن مرگ هم منصفانه بپذیریم که وقت رفتمونه و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم..
پایگاه اطلاع رسانی صاعقه
این آثار هنری، متعلق به هنرمند برزیلی «نِلِه آزِوِدو» است. او این آدمکها را از یخ درست می کند و آنها را روی پلکانها در میادین اصلی شهرها قرار می دهد، جایی که در کمتر از نیم ساعت از بین می روند. او با این اثر هنری سعی دارد توجه مردم را به قطعات یخ در حال ذوب شدن در گرین لند و قطبها معطوف کند تا اهمیت تغییرات اقلیمی را به ما نشان دهد.
از آنجایی که آثار هنری خوب، وجوه متفاوتی دارند و می توان برداشتهای متفاوتی از آنها داشت، من فکر میکنم یک تعبیر دیگر این اثر هنری می تواند این باشد که:
«زندگی خیلی کوتاه است. هر لحظهٔ آن را، زندگی کنید»
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش گفت: دشمنان تلاش ميكنند در انتخابات آينده توطئه ديگري را راه بيندازند.
به گزارش روابط عمومي ارتش جمهوري اسلامي ايران،حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد علي آل هاشم، رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش در يادواره شهيدان خلبان سرهنگ اصغري و سرگرد فاني پايگاه هوايي بندرعباس با اشاره به فتنه 88،گفت:كساني كه در فتنه سال 88 مردم و اسلام را مورد آزار قرار دادند،به عاشوراي اباعبدالله اهانت كردند و در روز قدس شعار هاي انحرافي دادند، دنبال اهدافي بودند،اما مردم در نهم دي بهطور خودجوش به ميدان آمدند و همچون اوايل انقلاب، تمام توطئههاي دشمنان را پاسخ دادند.
وي با بيان اينكه در آن سال برخي در داخل نتوانستند لحظه را تشخيص دهند، گفت: معناي بصيرت هم شناخت زمان و موقعيت است. اي بسا ممكن است كسي هدفش خيانت به كشورنباشد، اما بصيرت نداشته باشد و ناخودآگاه به دشمن كمك ميكند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش با بيان اينكه نهم دي تجلي بصيرت مردم بود،اظهار داشت: نهم دي تجلي تولي و تبري با هم بود چون مردم هم حمايت خود را از نظام و ولايت فقيه نشان دادند و هم برائت خود را از آشوبگران اعلام كردند و به اين شيوه ولايتمداري خودشان را به اثبات رساندند.
وي گفت: دشمنان در انتخابات رياست جمهوري مجلس گذشته به اهداف خود نرسيدند و از آن پس دست به تحريم كشورمان زدند.
وي با اشاره به سخنراني اوباما و تأكيد وي به اينكه در 100 سال اخير چنين تحريمي به اين اندازه در خصوص هيچ كشوري انجام نشده است، گفت: دشمنان تلاش ميكنند از طريق فشار بر مردم،در انتخابات آينده توطئه ديگري را راه بيندازند كه اميدواريم با روشنگري مُبلغين و اساتيد و هوشياري مردم، انشاءالله اين توطئه دشمنان هم خنثي شود.
در اين يادواره كه با هدف تجليل از شهداي نيروي هوايي بندرعباس برگزار شد،حجت الاسلام والمسلمين آل هاشم با بيان اينكه غفلت و سرگرم شدن به زندگي روزمره معمولاً گذشته را از ياد ميبرد، گفت:برگزاري ايام خاصي به مناسبت سالگرد شهدا يا هفته دفاع مقدس و دهه فجر، يادآوري ايثاگريهاي آن دوران است و به لحاظ فرهنگي و آموزشي اهميت دارد.
رئيس سازمان عقديتي سياسي ارتش با بيان اينكه با پايان يافتن دوران دفاع مقدس نبايد شهدا، ايثارگران و فداكارهاي آنها فراموش شود، گفت:دفاع مقدس پايان پذيرفته است ولي نبايد شهدا، ايثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس را فراموش كنيم چرا كه نسل جديدي كه به دنيا ميآيد، با خاطرات آنها روبرو است و وظيفه ماست كه اين نسل جديد جامعه را با شهدا و ايثاگران آشنا و اهميت و ارزش كار شهدا را در جامعه مطرح كنيم.
وي با بيان اينكه جامعهاي كه بتواند آرمان شهدا و ايثارگران را به خوبي درك كرده و ترويج كند، از كاركردهاي مثبت آن بهرهمند خواهد شد،گفت:شكلگيري يك محيط انساني سالم، اسلامي والهي در جامعه از جمله كاركردهاي اين فضا است.
وي افزود:حقيقت مطلب اين است اگر خدمات شهدا و ايثارگران به خوبي براي مردم معرفي شود و تنها به قالبهاي كليشهاي براي بيان زندگي شهدا اكتفا نكنيم، قطعاً نسل جديد دنباله رو اين شهيدان است.
حجت الاسلام و المسلمين آل هاشم با بيان اينكه ما همگي مديون شهدا، ايثارگران و رزمندگان هستيم، اظهار داشت: يكي از طُرقي كه ما ميتوانيم در قبال شهدا اداي دين كنيم، شناساندن شهدا و مسيري است كه آنها ممارست داشتند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش، تصريح كرد:تاريخ دفاع مقدس ما پُر است از مرداني كه با رشادت و غيرت، سرود عشق را زمزمه كردند و در ميان غوغاهاي ماديگرايي، معنويت را با زيباترين جلوه هاي ايثار و گذشت، نمايان كردند.
وي گفت: بدون ترديد كساني ميتوانند شگفتترين و بزرگترين عظمتها را رقم بزنند كه والاترين آرمانها را در پيش چشمان خود داشته و قويترين اعتقاد و ايمان را در قلب خود جاي دهند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش، تكريم خانواده شهدا و پيشكسوتان دفاع مقدس را تجليل از عشق، مردانگي، گذشت و فداكاري دانست و گفت:پيشكسوتان دفاع مقدس، اسطورههاي تاريخ معاصر انقلاب هستند كه بايد از آنها تقدير كنيم.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش با طرح اين سوال كه وظيفه امروز ما در قبال شهدا چيست؟، تأكيد كرد: امروز اگر امنيت در جامعه ما برقرار است، اين وظيفه ماست كه راه آنها را با عمل به وصيت شهدا عمل كنيم. يكي از وصايان شهداي ما، توصيه به تبعيت از وليفقيه زمان است.
حجت الاسلام و المسلمين آل هاشم با اشاره به بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا،گفت: گسترش بيداري اسلامي بر اثر همان فرهنگ شهادت ايجاد شده است و مردم بسياري در سراسر جهان در سايه همين خون هاي شهدا بيدار شدند.
وي با بيان اينكه امروز تخلف از وصاياي حضرت امام و شهداي دفاع مقدس، گناهي نابخشودني است، خاطر نشان كرد:پيام شهدا، حفظ وحدت، مقابله و ايستادگي در مقابل زورگويان، اطاعت از ولي فقيه و ايجاد اميد و نشاط در بين آحاد جامعه است.
او در پايان تأكيد كرد:امروز هرحركتي كه باعث شود خون شهدا هدر رود، اين حركت خيانتي به ايران اسلامي است.
.: Weblog Themes By Pichak :.